محمدومریم(من و عشقم)

محمد دیوونه از اینکه دل عزیز ترین همنفس توی زندگی شو رنجونده 

از اینکه باعث شده تنهاترین و قابل اعتماد ترین و زیباترین فرد خالق لحظه های زندگی ش سختی بکشه میخواد عذرخواهی کنه...

می دونم همون آتیش عشقی که مریمم ازش حرف میزد..اگر چه طوفان شده بارون اومده و خاکسترشو آب خیس کرده....ولی الان آفتاب نگاهشه که داره می تابه...و خاکسترش خیلی باارزشه...

آری مریمم ...

اون خاکستر هنوز می سوزد..هنوز آتیش دارد..و میخواد جنگل نامهربونی هارو آتیش بزنه...

دوماه سختی کشیدی درک میکنم...بخدا هر ارزشی پیدا کردم  با وجود تو بوده و هست..من از تو یاد گرفتم صبر رو ..تحمل درد رو... مهربونی را بقیه رو...محبت رو...

میدونم احساساتت مهم ترین و ظریف ترین داشته های من بوده و هست...از اینکه نتونستم  در حضور جمع حفظشون کنم صمیمانه از ته قلبم میخواهم که منو ببخشی..

اگه الان میخوام با تموم دنیا دست آشتی بدم ..چون جونم به نفس های تو بند بوده و هستم..

به خدا کز غم عشقت نگریزم     وگر از من طلبی جان نستیزم

قدحی دارم بر کف بخدا تا تونیایی  هله تا روز قیامت نه بنوشم نه بریزم

مریم به خالق عشقمون قسم تا آخر عمر دوستت دارم....

هم تو رو هم خونواده تو. 

مریم من وجود ندارد دیگه....هر چه هست اون خدایی که تو منو با اون آشنا کردی..نمیدونم کدوم شعر رو برات بخونم که از دردهای راه عشق میگه. 

تمام زندگیم تو هستی...مثه همیشه سرمو بلند می کنم میگم عاشقم  .عاشق مرمر چون خدا پیوند زده ما رو باهم ..میخواد یه خورده  باهامون بازی کنه...یادته میگفتی عشقی که آسون بدست بیاد...مزه اش هم زودی از بین میره..

.من هرچی هستم باشم...ولی از صمیم قلب بدون هیچ بهونه ای دوستت دارم....

مریمم من هرگز به عشقمون شک نخواهم کرد به روزهایی که برام ساختی و می سازی ازت خیلی ممنونم که باتو زندگیم پر از عشق شده

ازت خیلی ممنونم که تموم لحظه هامو پر انرژی ساختی..زبانم لال بشه اگه تو نمازام دعات نکرده باشم یا نکنم... وتنها بر خدا توکل می کنم که هر کس به خدا توکل کند تنها او برایش بس است....

كجايي اي كه دلم بي تو در تب و تاب است

چه بس خيالِ پريشان به چشم بي خواب است...

بر آستان وفا سر نهاده ايم و هنوز

اگر اميدِ گشايش بوٓد ازين باب است...

 با سلامی پر از درد و سوز تو را میخوانم...

 

بهترین همسفرم

 

ای طلوع اولین روز...ای رفیق آخر من

 

ای یگانه یاور من....

 

نبینم مریمم ذره ای کمرش خم بشه..

 

حس نکنم قطره ای اشک در چشمای نازش جمع شده باشه

 

صدای تپش های قلبشو حس نکنم که بی قرار باشه....

 

ای همه امیدم....حال من عالی تره.....دردشم بیشتره...خدا میخواد ساکت بمونم

 

فعلا چیزی نمیگم..بزار این طور دلامون صیقل بیشتری بخوره...

 

مریمی جونم....

 

خیلی دلم تنگته...دلتنگه خنده هات...دل تنگه بوس هات...

 

دل تنگ بغلات....دل تنگ اون حسی که درون دل توه..و دل من اونو میخواد

 

محمد کور بشه اگه هر روز که میگذره بی یاد تو سر کنه...اگه یه شب بدون بوس و بغلت بخوابه..

 

تنها یه ماموریت کوچیکه...تموم میشه...بهت قول میدم شیرین ترین رویاها رو برات بسازم

 

روزی میرسه تو دستاتم....همه من مال توه..همه تو مال من میشه..

 

خدا بین دوتامونه...حرفاتو براش بگو...پیام های منم میزاره تو دلت...

 

همه چی برامون باید عالی پیش بره.... با تمام وجود تلاشمونو میکنیم

 

دوستت دارم...و بدون در ابدیتی نامحدود مال همیم.

 

پس هیچ وقت غم وغصه این چند روز رو نخوری...

 

مرمر همیشه تشنه و گرسنه ات خواهم بود...حتی بعد از مرگ

 

دوستت دارم ..ای انتهای من

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:, | 16:31 | نویسنده : نویسنده: مـــحــمـــــدکــــازرانی |